88/11/19
5:24 ع
با عرض سلام خدمت همه عزیزان، دست وپا شکسته ایی سروده ام که امیدوارم دوستان و سروران گرامی با نقد خود من را در رفع عیوب یاری بفرمایند.
صدایم سکوت و تو فریاد داری هنوز
نشانی همان و خرابات ، آری هنوز
جوابی ندارم ، نداری پاسخ دهی ؟
که آیا تو هم مثل دیروز ، یاری هنوز
تو شاید سفر کرده ایی دورها با یکی
کجا رفته ایی ؟ اشک من باز جاری هنوز
همانند مرغی به پرواز دل داده ایی
ومن بی تو از شوق پرواز عاری هنوز
تو ماهی ، به هر جا که رفتی ، تابان شده
نگاه کن دلم ، روزگارش تاری هنوز
گذر کن شبی ، گر دلت سوخت یادم کنی
بیا تا ببینی چنین کار زاری هنوز
هراسم نه اینست دلم باخت ، بازنده شد
هراسم همین روزگارست ، خواری هنوز
***
آخه دنیا ، تو حیرونم سی چت که ؟
دلم خوش بی ، پریشونم سی چت که ؟
میون دوستان جایم وطن بی
به غربت گو تو مهمونم سی چت که ؟؟؟
***
ای پیک راستان خبر یار ما بگو....احوال گل به بلبل دستان سرا بگو.....ما محرمان خلوت انسیم غم مخور.....با یار آشنا سخن آشنا بگو.....برهم چو میزدآن سر زلفین مشکبار.....با ما سر چه داشت زبهر خدا بگو.....آن کس که منع ما زخرابات می کند.....گو درحضورپیر من این ماجرا بگو.....گردیگرت برآن دردولت گذربود.....بعداز ادی خدمت وعرض دعا بگو.....هرچندما بدیم تو مارابدان مگیر.....شاهانه ماجرای گناه گدا بگو....بر این فقیر نامه آن محتشم بخوان.....با این گدا حکایت آن پادشاه بگو.....جان ها ز دام زلف چو بر خاک می فشاند....بر آن غریب ما چه گذشت ای صبا بگو.....جان پرور است قصه ارباب معرفت.....رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو